نگاهی به لغو یک طرفه ویزای ایران با 33 کشور - مجله عکسفا

او ادامه داد: سوال این است آیا به تنهایی با لغو یک طرفه ویزا با کشورها می توان بازار سفر به ایران را رونق داد؟ قطعا پاسخ به این سوال خیر است. مصداق شاخص برای آن بسیار داریم، مثلا ایران پیش از این هم با تعدادی از کشورها یک طرفه ویزا را لغو نموده بود، که مصر یکی از این کشورها بوده است، اما آیا تا به حال شنیده و یا دیده اید حجم قابل توجه و یا حتی معمولی از مصر به ایران آمده باشند؟

این مدرس گردشگری سپس این سوال را مطرح نمود که لغو ویزا در چه صورت اثرگذار است و در پاسخ به آن گفت: برای رونق سفر ضروری است ابعاد دیگر بازاریابی را رعایت کنیم، مثلا همین حالا که ویزا ایران برای اتباع کشورهای برزیل، آفریقا و هند لغو شده است، اگر از توراپراتورها و آژانس داران این کشورها بپرسید از این اتفاق خبر دارند، ابراز بی اطلاعی می نمایند. ما هنوز نمی دانیم قدم بعد از لغو ویزا چیست؟ مثلا قرار است در هندوستان یا برزیل Roadshow داشته باشیم و یا با مقامات و تورگردانان این کشورها قراردادی بسته شده است که مثلا در رسانه هایشان این خبر را ویژه پوشش دهند؟

شالیکار در تکمیل این سخنان گفت: شاید لازم بود پیش از لغو ویزا زمینه را برای تبلیغ و برندینگ ایران آماده می کردیم. مثلا اگر بدانیم چه زمان این مصوبه قرار است اجرایی گردد حرکت جریان ساز گسترده ای را در آن 33 کشور شروع کنیم. البته این کار در مسئولیت بخش های دولتی است.

این تورگردان درباره ضرورت فراهم کردن زیرساخت ها همزمان با لغو ویزا، مصداق دیگری آورد و اظهار کرد: ایران با چین هم یک طرفه لغو ویزا کرد، برعکس مصری ها می بینیم که چینی ها به ایران می آیند و جریان سفر آن ها پس از لغو ویزا بد نبوده است، ولی گله هایی مطرح است، مثلا اینکه چینی ها بدون احتیاج به آژانس های ایرانی، خودشان به ایران سفر می نمایند و خودشان تأمین نماینده بیشتر خدمات مورد احتیاجشان در ایران هستند. تجربه با چین به ما می گوید بهتر است لغو ویزا با برخی کشورها مثل روسیه، فقط در صورت سفر گروهی اتفاق بیافتد تا اقتصاد آن، بازیگران گردشگری دو کشور را همزمان درگیر کند.

او در عین حال بیان نمود: البته اقدام دولت با لغو ویزا قابل توجه و قدردانی بوده است و این اتفاقی نیست که کوچک شمرده گردد، ولی به هر حال باید توجه کرد که شرط کافی برای رونق بازار سفر نیست. باید این حرکت را تبلیغ کرد تا از آن بتوانیم بهره ببریم.

این فعال گردشگری تاکید نمود: باید جریان خبری را دست کم در کشورهایی که لغو ویزا شده اند، راه انداخت. مدل اطلاع رسانی که تا الان اجرا شده است به نظر می رسد بیشتر مصرف داخلی دارد، درحالی که این اتفاق می توانست هجمه روانی مثبتی در بازارهای دیگر ایجاد کند. شاید همین یک جمله که درهای ایران به روی گردشگران باز شد می توانست در بازار سفر موجی ایجاد کند. بعد از آن می توانستیم دنبال اجرای برنامه بازاریابی میان مدت و بلندمدت باشیم.

این تورگردان بعلاوه نقدی را به مدل بازاریابی گردشگری ایران وارد کرد و گفت: باید قبول کنیم در چند سال اخیر نتوانستیم ایران را خوب تبلیغ کنیم و نقشه راه و برنامه جامع عملی نداشتیم. پیوستگی در بازاریابی نداریم، درحالی که کشوری غنی داریم و هر گردشگری که به ایران آمده به این موضوع معترف شده و به ندرت گردشگری از سفر به ایران ناراضی بوده است. این یک مزیت است، که اکنون مزیت دولتی لغو ویزا را می توان به آن افزود. ما از شرایط کشور اطلاع داریم و می دانیم که رسانه های خارجی علیه ایران خبررسانی می نمایند. این یک واقعیت است که باید در برابر آن هم واقع بین باشیم، حال این سوال مطرح است در چنین شرایطی و در دهه های اخیر آیا مدل بازاریابی ما متناسب با این واقعیت بوده و یا تغییر شرایط داده است؟ جغرافیای کشور ما به گونه ای است که وقتی سمت دیگر خاورمیانه جنگ می گردد در بازار سفر ایران اثر می گذارد، مثل همین حالا که چینی ها برای سفر به ایران، شرایط خاورمیانه و جنگ در غزه را هم درنظر می گیرند.

او تاکید نمود: برای رسیدن به یک نقشه راه و مدل مناسب بازاریابی ضروری است با پژوهشگران و دانشگاه ها بیشتر ارتباط گرفت. در شرایط فعلی، حتی روی کاغذ یک مدل مطلوب و ویژه برای بازاریابی گردشگری ایران نداریم. باید واقع بین باشیم که کشورهای دیگر حتی آن هایی که در جغرافیای خاورمیانه هستند، مسائل چندان مشابه ایران را ندارند. عربستان مثال واضح این مورد است، که نه موانع ما را دارد و نه تحریم است. بنابراین باید به مدل مطلوب خودمان برسیم، در غیر این صورت هر کاری انجام دهیم اثر مقطعی دارد. توریسم برد ما از کشورهای دیگر فرق دارد.